به دلیل همزمانی با وفات حضرت زینب(س)، سالنهای نمایش سراسر کشور، یک شب اجرا نخواهند داشت.
به گزارش دفتر رسانه اداره کل هنرهای نمایشی و بنا بر اعلام شورای ارزشیابی و نظارت، به دلیل همزمانی با وفات حضرت زینب(س) از زمان اذان مغرب روز چهارشنبه ٢۶ دی تا اذان مغرب روز پنجشنبه ٢٧ دیماه، نمایشهای سراسر کشور به صحنه نخواهندرفت.
در این باره زمانی، تنها نمایشهای مناسبتی و مذهبی، با حفظ مقررات شورای ارزشیابی و نظارت و قوانین سالن محل اجرا، روی صحنه میروند.
اجرای نمایشها بعد از اذان مغرب روز پنجشنبه ٢٧ دیماه، از سر گرفته خواهدشد.
به گزارش ایرانتئاتر، نمایش «راه خروجی نیست» به نویسندگی ژان پل سارتر و کارگردانی طاها محمدی از امشب بیستوسوم دی، ساعت ۲۰ میزبان مخاطبان خواهد بود.
این نمایش که اجراهای خود را از ساعت ۲۱:۳۰ نهم دی ماه در عمارت نوفللوشاتو آغاز کرده است، قرار است تا در هفته پایانی اجرا ساعت ۲۰ روی صحنه برود.
مریم مومن، شهرزاد کمالزاده، سیدجمشید حسینی، پگاه مرادی و طاها محمدی بازیگرانی هستند که در این نمایش به ایفای نقش میپردازند.
ملیکا نعمتزاده، سارا نجفی، حسن سیفاللهی نوشهر، سوگند همتی، سیدامیرحسین امانی مطلق و محمدحسین کرمزاده دیگر بازیگران این اثر به شمار میآیند.
نمایش «راه خروجی نیست» نوشته ژان پل سارتر نمایشنامهنویس مطرح فرانسوی با ترجمهای از حسین اسماعیلی و فائزه تاجیک و کارگردانی طاها محمدی بهزودی در عمارتنوفللوشاتو روی صحنه خواهد رفت.
این نمایش روایتگر زندگی سه نفر با سرگذشتهای متفاوت است که در اتاقی در بسته، بدون هیچ آینه و پنجرهای کنار هم قرار گرفتهاند و به دنبال راهی هستند برای رهایی.
از دیگر عوامل این نمایش میتوان از دستیار و برنامهریز: داریوش ادهمی، دستیاران کارگردان: نیلوفر شکری، فاطمه کاویانی، سجاد فرهادی، ملیکا نعمتزاده و محمد کولآبادی، منشی صحنه: فاطمه بداغی، طراح صحنه: مهران زاغری، طراح فرم: بهرام عباسیفرد، طراح نور: رضا خضرایی، طراح لباس: سمیه تقیخانی، طراح گریم: ساغر کوچکزاده، طراح پوستر و گرافیست: سید مهدی موسوی، مدیر صحنه: فاطمه بداغی، دستیار طراح صحنه: مانی دهقان، دکوراتور: مهدی خلج، یحیی نامآور و بهمن سلطانی، مجریان گریم: هستی حیدری، آرزو اروجی و آتنا پورنوروز، مجری نور: نیلوفر شکری، مجری صدا: فاطمه بداغی، مدیر روابط عمومی، تبلیغات و رسانه: نگار امیری، ساخت تیزر و موشن: جاوید علیپور (پن استدیو)، علی مدنی، نریتور: سهیل قاصدی، عکاس: مریم راد و مدیر تدارکات: حسن سیفاللهی نوشهر نام برد.
مخاطبان میتوانند برای تهیه بلیت این نمایش به سایت تیوال یا گیشه عمارت نوفللوشاتو مراجعه کنند.
به گزارش خبرنگار مهر، حسین فلاح کارگردان نمایش «مرگ در ساعت سگ» که در کارگاه نمایش روی صحنه است با اشاره به انتخاب یک نمایشنامه ایرانی برای اجرا گفت: فکر میکنم برای همه دوستانی که تصمیم به اجرای نمایش دارند، روی صحنه بردن متنهای ایرانی به چند دلیل در اولویت باشد.
این هنرمند ادامه داد: اول اینکه متون ایرانی برای تماشاگر ما قابلیت درک بهتر و بالاتری دارد چون به هرحال درگیر نمایشنامه موضوعات جامعه است. دوم اینکه برای کارگردان و بازیگر نیز قابلیت فهم بالاتری از این متون وجود دارد چون یا خودشان یا پدر و مادرشان در همین فضا زندگی کردهاند و دسترسی آسانتری به اطلاعات موجود در نمایشنامه دارند. سوم اینکه رویدادهای مهم پیرامونمان را شاید بتوانیم به زبان نمایش بهتر به مخاطب انتقال بدهیم.
فلاح افزود: چهارم اینکه زبان ما فارسی است و احترام به زبان و ادبیات فارسی باید بخشی از رسالت تئاتر باشد و پنجم اینکه با این کار به نویسندگان جوان امکان ظهور استعدادشان داده میشود و بیشتر به کار تشویق خواهند شد چراکه تقاضای بیشتری برای کار خواهند داشت.
وی درباره ویژگی نمایشنامه «مرگ در ساعت سگ» بیان کرد: این نمایشنامه اثری ضد جنگ است و دلیل استقبال من هم برای اجرای این اثر همین مسئله بود. بعد از جنگ جهانی اول با کشته شدن ۱۰ میلیون نفر و جنگ جهانی دوم با کشته شدن ۸۵ میلیون نفر، هیچکس باور نمیکرد در دنیا دیگر جنگی به راه بیفتد چراکه ویرانی جنگ تا سالها بعد ادامه داشت اما اینطور نشد و باز هم در تمام دنیا جنگ بود و جنگ شد و جنگ خواهد شد.
این کارگردان تئاتر ادامه داد: جنگ در مقطعی اتفاق میافتد و بالاخره تمام میشود اما تاثیرات منفی و وحشت آن روی ذهن تمام اقشار یک جامعه تا ابد باقی خواهد ماند به عنوان مثال شما بمباران شیمیایی سردشت و حلبچه را هیچوقت نمیتونید فراموش کنید. مسئله من تاثیرات مخرب جنگ است چون هنوز دوستانی دارم که از جنگ ایران و عراق لطمههای بسیار زیادی دیدند و هنوز هم به زندگی عادی بر نگشتهاند. البته دلیل انتخاب این نمایشنامه با موضوع جنگ مسئله امروز دنیاست نه فقط ایران.
این بازیگر، کارگردان و برنامهریز سینما بیان کرد: من چند مستند درباره بچههای شهید زیر پانزده سال ساختم. مادری بعد از سی سال هنوز منتظر جنازه بچهاش بود و روزی که ما برای فیلمبرداری رفته بودیم، گمان میکرد از پسرش خبر آوردیم. پس جنگ برای کسانی که فرزندانشان را از دست دادهاند هم تمام نمیشود.
فلاح مطرح کرد: مخاطب امروز ۲ طیف است یا نسلی که جنگ را دیده یا درباره جنگ شنیده است. در هر ۲ طیف شاید کسانی باشند که نزدیکان یا آشنایانشان در جنگ بودهاند یا از دیگران در مورد آن اشخاص شنیدهاند. در هر صورت هیچ کدام از جنگ روی خوشی را تجربه نکردهاند و آن را دوست ندارد اما وقتی تماشاگران از این نمایشنامه استقبال میکنند یعنی نگران هستند که مبادا دوباره این مملکت گرفتار جنگ شود.
وی در پایان یادآور شد: سالن ما کوچکترین سالن مجموعه تئاتر شهر است و تبلیغات گستردهای برای اجرا نداشتیم اما خوشبختانه سالن هر شب به دلیل استقبال مخاطبان پر میشود و این محک خوبی است که معیار تماشاگر و سلیقه آنها را بشناسیم.
نمایش «مرگ در ساعت سگ» به نویسندگی فارس باقری و کارگردانی حسین فلاح تا ۲۵ دی ساعت ۱۹ در کارگاه نمایش تئاتر شهر روی صحنه است.
امیرعلی زمانیان، مرجان شکوفکی، سیاوش معمارزاده، بهار قمیشی، فواد شافعی، بهار فخرایی، حمید فتوحی، آرزو خلیلی بازیگران «مرگ در ساعت سگ» هستند.
«مرگ در ساعت سگ» داستان مردانی را روایت میکند که پس از سالها از جنگ بازگشتهاند و با جهانی که کاملاً تغییر کرده، روبهرو میشوند. این اثر درامی است که چالشهای تطبیق با تغییرات و تأثیرات جنگ بر زندگی را بررسی میکند.
به گزارش مشاور رسانهای پروژه، نمایش «از میان نهنگها» به کارگردانی حسین حیدریپور و تهیهکنندگی حسین رفیعیان از امروز یکشنبه ۲۳ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۳۰ در سالن شماره ۲ تماشاخانه هما روی صحنه خواهد رفت.
نویسنده اپیزود اول (خانم) نیکو بستانی و اپیزود دوم (آقا) امیرحسین جوانی هستند.
در خلاصه این اثر نمایشی آمده است: «دو انسان که در تهران ۱۴۰۳ زندگی میکنند، یک زن و یک مرد. دو انسان که در شهر گم شدهاند و به دنبال خود میگردند.»
مرتضی درویشزاده و کیانا منتجبی دو بازیگر این اثر نمایشی هستند.
مجری طرح: موسسه فرهنگی هنری مهرسان، طراح لباس: مهرنوش بیانی، طراح صحنه و نور: ناتاشا خمسوی، طراح گرافیک و موشن: مصطفی فتاحی، طراح ویدیو مپینگ: حجت حاج عبداللهی، عکاس: فاطمه عرب، دستیاران کارگردان: امیرارسلان ایزدی، عرشیا غفاری، منشی صحنه: ملیکا مقیمی، دستیاران صحنه: آرمین ترکمندی، محمد رسول مسعود، اپراتور ویدیو مپینگ: ملیکا محمد هاشمی، خیاط: سمیه خواسته، موسیقی: (قطعه اول) محمد حسین غفاری، (قطعه دوم) BackWards، (قطعه سوم) ابراهیم منصفی، روابط عمومی: مهدی حمزه، مشاور رسانهای و تبلیغات: علی کیهانی دیگر عوامل این اثر نمایشی هستند.
علاقهمندان برای تماشا و تهیه بلیت این اثر نمایشی میتوانند به سایت تیوال مراجعه کنند.
کارگردان نمایش «شش پنگوئن کوچک» با اشاره به رواج برخی از عبارات در فضای نمایشی کشور در سالهای اخیر میگوید: اصطلاحی این روزها بین بعضی گروههای تئاتری رایج است که میگویند «یه کار ببندیم» و در کمتر از یک ماه، نمایشی را برای کودکان آماده میکنند و روی صحنه میبرند و این بدترین حالت ممکن برای تولید یک تئاتر است.
رضا عبدالعلیزاده که این روزها نمایش خود را در تالار هنر روی صحنه میبرد، در گفتگو با ایسنا با بیان اینکه تئاتر کودک هم باید جذاب باشد و هم تاثیرگذار، ادامه داد: تئاتر کودک، غذای روح و روان کودک است پس نباید غذای ناسالم به او بدهیم و برای غذای سالم باید هزینه کنیم تا بتوانیم در آینده کودکانمان تاثیرگذار باشیم.
او ادامه داد: برای زنده ماندن تئاتر کودک و بهتر شدن آن نیازمند حمایت بخش دولتی و خصوصی با هم هستیم و تنها با حمایت میتوان به بالندگی تئاتر کودک و رشد و شکوفایی فرهنگی کودکان تاثیر گذاشت. در نبود حمایت گروههای تئاتری مجبور به کمتر کردن هزینه میشوند و از عوامل اجرا به خوبی استفاده نمیکنند و به همین دلیل کیفیت کارها پائین میآید.
این کارگردان تئاتر در ادامه درباره وضعیت تولید و اجرای تئاترهای کودک و نوجوان، توضیح داد: در حال حاضر برای اینکه یک تئاتر کودک به نخستین روز اجرا برسد، باید حداقل هشتاد، نود میلیون تومان هزینه کرد تا شاید با فروش گیشه بتوان هزینههای آن را جبران کرد. اما با وضعیت فعلی فروشِ تئاترها، عموما حداقلها هم برآورده نمیشود. حتی نمیتوان دستمزد بازیگرها و عوامل پشت صحنه را آنطور که حقشان است، پرداخت کرد و تنها چیزی که میماند، شرمندگی مقابل بچههای گروه است.
عبدالعلیزاده که پیشتر نمایش «شش پنگوئن کوچک» را اجرا کرده بود، درباره اجرای دوباره آن گفت: ترجیح میدهم نمایشنامههایی را که برایم دغدغه ایجاد میکنند را اجرا کنم. پیش از تولید این نمایش تصور میکردم ممکن است بتوانم از لباسها، موسیقی و دکور اجرای قبلی در راستای کمتر شدن هزینه تولید استفاده کنم اما وقتی وارد پروسه تولید شدیم، متوجه شدم که همهشان باید به روز شوند. به همین دلیل همه لباسها، دکور و موسیقی و ... از نو بازطراحی شدهاند.
او اضافه کرد: زمان زیادی از اجرای اول ما میگذرد اما هنوز به این متن علاقه دارم و معتقدم این قصه، روایت بچههای امروز ماست چراکه یک پرسشگری و چرایی در درون متن نهفته است که این داستان را بسیار جذاب و تاثیرگذار میکند.
به گزارش ایسنا، نمایش «شش پنگوئن کوچک» نوشته بوریس آپریلف، روایت سفر شش بچه پنگوئن است که با تمام هشدارهایی که بزرگترها در باره خرس قطبی وحشی میدهند، باز آنها دوست دارند که خودشان تجربه کنند و برای پیدا کردن خرس قطبی وحشی که دشمنشان است حرکت میکنند و در این راه با حیواناتی از قبیل شیر دریایی، نهنگ و شتر آشنا میشوند و از هر کدام چیزی میآموزند و در آخر با بچه خرس آشنا میشوند و با تمام ترسی که دارند به بچه خرس در درسهایش کمک میکنند و به رشدی میرسند که با همکاری، دوستی و کمک میتوانند بر خرس قطبی وحشی غلبه کنند.
این اثر نمایشی تا ۱۵ بهمن هر روز ساعت ۱۹ در تالار هنر روی صحنه میرود.
نمایش تعاملی «شونزده» به کارگردانی امیرمحمد کریمی و تهیهکنندگی سجاد افشاریان از دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳، در خانه نمایش دا روی صحنه خواهد رفت.
به گزارش مشاور رسانهای پروژه، نمایش تعاملی «شونزده» بر اساس نوشته جابر رمضانی به کارگردانی امیرمحمد کریمی و تهیهکنندگی سجاد افشاریان دور دوم اجرایش را از روز دوشنبه ۲۴ دی ۱۴۰۳، ساعت ۱۸:۴۵ در سالن شماره ۱ «خانه نمایش دا» آغاز خواهد کرد.
این اثر نمایشی با حمایت «خانه نمایش دا»، در این مجموعه روی صحنه میرود.
بهزاد کریمی و (مخاطبان اجرا) بازیگران نمایش تعاملی «شونزده» هستند.
دراماتورژ: امیرحسین کریمی، کاری از: کمپانی تئاتر جوانان ایران، مشاور هنری: سجاد افشاریان، مدیر تولید: آرزو کریمی، طراح صحنه: منا رمضانی، طراح ویدئو مپینگ: سعید مومنی، طراح نور: محمدرضا رحمتی، طراح موسیقی: امیر دوستی، طراح بازی: امیرحسین کریمی، طراح لباس: الیکا ایلکا، دستیاران کارگردان: نیلا بلندی، کوروش شجاعی، فردین راکی، محمد کرمانی، علی باغبان منش، مدیر صحنه: سیدحسام حسینی، دستیار صحنه: شهاب محمدی، شایان جهانی، منشی صحنه: نیلا بلندی، مشاور روانشناسی: سارا مهدیانی، تبلیغات: راوی مدیا، مدیر تبلیغات: امیرحسین میرزائی، تبلیغات مجازی: رومینا مهدوی، مدیر محتوا: سهیل فلاح، عکاس: امیرحسین میرزائی، طراح پوستر: فرهاد توکلی، موشن گرافی و تیزر: سهیل فلاح، لیلا رئیس زاده ناصحی، مشاور رسانهای و روابط عمومی: علی کیهانی دیگر عوامل این اثر نمایشی هستند.
«شونزده» نمایشی مستند و تعاملی است که با حضور و مشارکت مخاطبان پیش میرود و روند اجرای هر شب با توجه به متفاوت بودن مخاطبان با شبهای دیگر متفاوت است.
علاقهمندان برای تهیه بلیت اجراهای محدود این نمایش میتوانند به سایت تیوال مراجعه کنند.
عکس: امیرحسین میرزائی
«دیهگو گایول»، معاون سفیر مکزیک در ایران، شب گذشته به تماشای نمایش «سوءتفاهم» به کارگردانی حسین کشفی اصل نشست.
به گزارش روابطعمومی گروه، نمایش «سوءتفاهم» به نویسندگی «آلبر کامو» و کارگردانی حسین کشفی اصل، شب گذشته میزبان «دیهگو گایول» (معاون سفیر مکزیک در ایران) و همسر آلمانیتبار او بود که اجرای نمایش با استقبال و بازخورد خوب این مقام دیپلماتیک قرار گرفت.
گایول ضمن تمجید از کارگردان و عوامل اجرای «سوءتفاهم»، به تحسین طراحی این نمایش پرداخت و گفت: از بازی بازیگران و اتمسفری که بر نمایش «سوءتفاهم» حاکم بود، بسیار لذت بردم.
حسین کشفی اصل نمایش «سوءتفاهم» را در مقام دراماتورژ، طراح و کارگردان از دوم دیماه در بوتیک تئاتر ایران روی صحنه برده که تاکنون با استقبال خوب تماشاگران روبه رو شده است.
در نمایش «سوءتفاهم» (به ترتیب ورود به صحنه)، مهتاب باجلان،کیمیا جواهری، طاها احمدی، محمد نیازی و آناهید ادبی ایفای نقش میکنند.
در خلاصه داستان این نمایش آمده: شبی در مسافرخانهای بین راهی که توسط مادر و دختری اداره میشود.
گفتنی ست نمایش «سوءتفاهم» به نویسندگی آلبر کامو و کارگردانی حسین کشفی اصل، هر شب (جز شنبهها)، ساعت اجرا: ۲۰:۱۵ در پردیس تئاتر شهرزاد (بوتیک تئاتر ایران) با مدتزمان ۶۰ دقیقه روی صحنه میرود.
علاقهمندان به تماشای تئاتر «سوءتفاهم»، میتوانند بلیت این نمایش را از سایت تیوال تهیه کنند.
اجرای خلاقانه نمایش حاصل نوعی «دموکراتیزاسیون» و باور به کار جمعی و ایده برابری در ساخت وساز تئاتر است.
انتظارات به پایان رسیده و بعد از سالها پژوهش، تمرین و ممارست جمعی، پروژه «برادران کارامازوف» اشکان خیلنژاد به مرحله اجرا درآمد و این روزها در سالن استاد سمندریان مجموعه ایرانشهر به مدت ۳۶۰ دقیقه میزبان تماشاگران جدی تئاتر است.
به نظر میآید با اجرایی مواجه هستیم که همچنان بر ناتمامی خویش آگاه است و در مسیر دشوار و جذابی که انتخاب کرده بیوقفه خود را بنابر ضرورت و خلاقیت، از نو میسازد و شادمانه به پیش میرود. حتی اگر یکی از درونمایههای اصلی اجرا، زیستن ملالانگیز در روسیه قرن نوزدهم باشد.
به هر حال پای داستایفسکی کبیر در میان است و پرداختن به لایههای هستی شناسانه زندگی انسان مدرن اروپایی و نمونههای عجیب و غریب روسیاش در اولویت. همان منازعه بیپایان و حل ناشدنی مابین اسلاوهای شرق روسیه با تجددطلبان متمایل به اروپای مرکزی. منازعهای سیاسی در رابطه با پایداری سنتهای مسیحیت ارتدوکس در مقابل اغواگری مدرنیته عقلبنیاد اروپایی که در آثار داستایفسکی اغلب به تأملاتی فلسفی در باب ایمان به خدا یا پناه بردن به شیطان آشکار میشود و دال مرکزی این نبرد سرنوشتساز برمبنای نیهلیسم روسی شکل مییابد.
با آنکه اشکان خیل نژاد با طمأنینه و فرصت کافی تلاش کرده به معماری عظیم و باشکوه «برادران کارامازوف» نزدیک شود تا در صورت امکان نقبی بزند به پیدا و پنهان مناسبات اجتماعی زمانه کارامازوفهای متناقض نمای قرن نوزدهم روسیه، اما به نظر میآید حال و هوای این کارگردان جست وجوگر و گروه اجراییاش، در این سالهای تمرین و پژوهش، در هر بار مواجهه با جهان داستایفسکی، همواره یک وضعیت اضطراری و انقلابی اضطرابآور بوده است.
به دیگر سخن، این پروژه اجرایی از بدو تولد تا به صحنه آمدنش، مجبور بوده در چندین جبهه به نبرد با نیروهای ویرانگر مزاحم مشغول باشد؛ چه آن زمان که مناسبات مادی تولید تئاتر، دم به دم دشواری بیشتری را به تن نحیف تئاتر تحمیل میکند و بر ناممکن بودن پروژه های جسارتآمیزی چون «برادران کارامازوف» تاکید دارد و چه آن زمان که جهان خودآیین داستایفسکی، در مقابل هر نوع خوانش ساخت شکنانه مقاومت میکند و خود را به مثابه یک کلیت یکپارچه، اجراناپذیر و دست نیافتنی جلوه میدهد.
اما سیاست اجرایی اشکان خیلنژاد در مقابل موانع بیشماری که بیان شد چه بوده است؟ او با چه تمهیدی توانسته از این میدان مین به سلامت عبور کند و اجرایی خلاقانه به صحنه آورد؟ به نظر میآید «دموکراتیزاسیون» راهکاری است که این کارگردان صاحب سبک در پیش گرفته باشد. نوعی گشودگی به کار جمعی و باور به ایده برابری در طول فرآیند ساخت و ساز تئاتر.
در این سیاست اجرایی که بر امر دموکراتیک تاکید دارد، تمامی عوامل اجرایی بر مدار ایده برابری، هستی مییابند و حضورشان اهمیت و ضرورت یکسانی در نسبت با اجزای دیگر اجرا مییابد. بنابراین فرآیند تولید، بیش از اتکا به کارگردان و اقتدار نمادینش، تکیه بر اهمیت تک تک اعضای گروه و برساختن یک اجتماع انسانی اخلاقمدار در ساحت تئاتر است. تا حد ممکن میبایست تمامی اشکال سلطه نفی شود تا امکان «تئاتر ساختن» در کنار هم مهیا شود.
فرآیندی سخت و دشوار برای تئاتر اینجا و اکنون ما که اغلب «کارگردانمحور» بوده و شوربختانه این روزها اقتدار نمادینش را به «تهیهکننده» و «سالندار» بخشیده است.
دموکراتیک کردن اجرا، به مثابه یک روش، شکل خاصی از زیستن را ضرورت میبخشد که میتوان آن را در فرم اجرایی مشاهده کرد.
در این شیوه تولید تئاتر، بیش از بازیگر، به اجراگر احتیاج است. همچنان که بیش از دکور، این فضای خالی است که اهمیت مییابد تا در کمترین زمان و با کمترین اشیا، بتوان به سهولت، در سالن تئاتر، فضایی به وسعت جهان ساخت و تخیل تماشاگران را وسعت بخشید و علیه تصنع سترون رئالیسم بورژوایی قیام کرد.
پروژه «برادران کارامازوف» کمابیش بر همین مدار دموکراتیزاسیون میچرخد و سبکبال به پیش میرود. بنابراین چیزی برای پنهان کردن وجود ندارد و همه چیز روی صحنه و در زمان حال، به یاری حضور تماشاگران مشارکتجو ساخته و اجرایی میشود.
فرم اجرا ترجیح میدهد از بازنمایی ماجراهای رمان به شکل کلاسیک و مرسوم فاصله بگیرد و تالیفی تازه از جهان پیچیده داستایفسکی خلق کند. نه دکوری به آن شکل وجود دارد و نه لباسی که معاصر مردمان قرن نوزدهم روسیه باشد. هر کنشی میتواند بدل به امر اجرایی شود اگر که با تماشاگر، «قرارداد» شده باشد.
وقتی منطق بازنمایی کنار میرود یک «اجراگر»، با بدن طبیعی خویش میتواند ژست های متکثری از یک نقش را به فراخور صحنه، به نمایش گذارد. فضامندی اجرا است که اولویت طبیعی یا بحرانی بودن بدنها را تعیین میکند و ژستهای مختلف اجتماعی را التزام میبخشد.
فیالمثل به وقت اغواگری، شادخواری یا مستی، میتوان بدنی رقصان و دفرمه را به اجرا درآورد تا پیش فرض تماشاگران از خصلتهای بشری به وقت شادی یا اغواگری، اپوخه شده و فهم تازهای از بدنمندی نمود یابد.
همچنان که فرم اجرایی «برادران کارامازوف» از روابط دال و مدلولی سر باز میزند و مدام با نابهنگامی اش گشوده به مدیومهای دیگر عرصه هنر و ادبیات میشود، اجرا در این سفر پر از تلاطم که آغاز کرده، گاهی بدل به یک جستار در باب عکاسی میشود و گاهی در باب عاملیت زنانه یا حتی مبارزه با بیماری در زندگی روزمره به بیانگری میپردازد.
به نظر میآید این فرم اجرایی که یادآور مکانیسم مونتاژ است، توسع بخشیدن به جهان فلسفی داستایفسکی در زمانه پسامدرنیستی این روزهای ما باشد که «تصویر» جای «ادبیات» را گرفته و گویی بدون ثبت لحظه به وسیله یک دوربین عکاسی یا ضبط حوادث زندگی به یاری فیلمبرداری، انسانها و اشیا ابژههایی خواهند بود با تاریخ مصرف محدود که در کشاکش دهر فراموش میشوند.
در رابطه با تفوق تصویر بر واقعیت، ذکر تجربه گروه اجرایی با تماشاگران در اجرای شنبه ۱۵ دی ماه ۱۴۰۳ خالی از لطف نخواهد بود. لحظه درخشانی که نشان از مقاومت یکی از تماشاگران در مقابل ابژه عکاسی شدن به دست عکاس بود.
ماجرا از این قرار است که میلاد شجره یا همان ایوان کارامازوف اجرا، بعد از گفتاری فلسفی در باب رابطه خاطره و عکاسی که با ارجاع مدام به قطعه عکسی منتسب به مادر همراه بود، دوربین به دست نزد تماشاگران رفت و مشغول عکاسی از آنان شد.
عکاس با نگاهی خیره سعی داشت چشم چرانی تماشاگران را با ثبت یک عکس، بحرانی کند و شاید به سخره کشد. اما در این کنش ابژه سازی عکاس، یکی از تماشاگران که مردی میانسال بود این نگاه تهاجمی را پاسخ داد و با همان شدت مندی نگاه خیره عکاس، در چشمان «میلاد شجره/ایوان کارامازوف» زل زد و این عمل واکنشی را ادامه داد. یک ارتباط چالشبرانگیز که درنهایت با عقبنشینی عکاس به پایان رسید و تعامل گروه اجرایی و تماشاگران به روال عادی برگشت.
همکاری فارس باقری به عنوان نویسنده و اشکان خیل نژاد در جایگاه کارگردان پیشنهاد تازهای است به نهاد تضعیفشده تئاتر این روزهای بدنه.
به واقع فرم اجرایی «برادران کارامازوف» با آن گشودگی به عرصههای دیگر تفکر و هنر، با آن تعامل و دوستی که با مخاطبان هنگام حضور در سالن برقرار میکند، همچون ضیافتی است تماشایی در این زمانه حسرت و عسرت شتابگرایانه.
اجرا از یاد نمیبرد که «ملال» زندگی را نباید ملالانگیز به نمایش درآورد، چراکه موجب ملال تماشاگران خواهد شد.
تمامی بار سنگین «امر والا» که در رمان داستایفسکی بروز مییابد، به میانجی کاتالیزورهایی چون آواز، رقص، شوخطبعی و بازیگوشی، به امری تحملپذیر و اجرایی بدل میشود. اجراگرانی چون مجید آقا کریمی، وحید آجرلو، مریم نور محمدی، حامد رسولی، میلاد شجره، طاهره هزاوه، عرفان امین و... با مهارت توانستهاند امر والا را با امر مبتذل اتصال دهند تا از متکلفانه شدن اجرا اجتناب شود.
به هر حال پروژه طولانی مدت «برادران کارامازوف» به ساختاری منتهی شده که مثل خود جریان زندگی، فراز و فرود کم ندارد.
تکههایی که سیزیف وار کنار هم چیده شده و به تمامی نتوانسته یک کلیت منسجم بسازد، چراکه به قول داریوش شایگان، جهان پسامدرن ما، هویتی چهلتکه یافته و نمیتوان انتظار یکپارچگی از اثری داشت که در کوران حوادث این سالهای پر از اشک و آه و امید ساخته شده و تحت تاثیر روح زمانهاش قرار نگرفته باشد.
اجرایی که مانند شخصیتهای به یادماندنی خاندان کارامازوف، ترکیب متناقضی از پیچیدگی و سادگی است.
اجراگران «برادران کارمازوف» روی صندلیهایی ساده دور تا دور سالن استاد سمندریان نشستهاند تا فراخوانده شوند و عاملیت خویش را در این معماری پیچیده اجرایی به نمایش گذارند.
اجراگران مانند تماشاگران، منفعلانه روی صندلی خویش نشسته و مشغول دید زدن رفتار آدمهای داستایفسکی هستند که سرگردان میان ایمان و الحاد، بیوقفه خدا و شیطان را مورد خطاب قرار میدهند و تناقضات جهان هستی را برملا میکنند.
درنهایت میتوان گفت در این زمانه فراگیری ابتذال و تفوق منطق سرمایه، اجرایی چون «برادران کارامازوف» همچون رایحهای دلانگیز بر قلوب ما عاشقان تئاتر وزیدن گرفته و این فرصت را مهیا کرده که دقایق درخشانی از لودگی های فیودور کارامازوف سجاد حمیدیان، تناقضات الهیاتی آلیوشا کارامازوف وحید آجرلو، پدرسالاری رنگپریده کلیسایی زوسیمای پیر، عقلگرایی نیهلیستی ایوان کارامازوف میلاد شجره، صلابت و فروپاشی روانی دیمیتری کارامازوف حامد رسولی و همچنین عشق و استیصال مریم نورمحمدی و اغواگری طاهره هزاوه را به تماشا نشینیم.
«برادران کارامازوف» را تنها نمیتوان یک امکان که بیشتر میشود یک بدیل برای تئاتر به محاق رفته این روزها دانست و از تماشایش کیفور شد.
منبع: خبرگزاری اعتماد
نمایشگاه انفرادی هنرهای سنتی «تذهیب/ هندسه/ خلاقیت» الناز رونقی در نگارخانه بهارک برگزار میشود.
به نقل از مشاور رسانه نگارخانه بهارک، نمایشگاه انفرادی هنرهای سنتی «تذهیب/ هندسه/ خلاقیت» با مجموعه ۳۰ اثر در قالبِ هنرهای سنتی از الناز رونقی، از ساعت ۱۷ تا ۲۱، روز جمعه، ۲۱ دی ماه ۱۴۰۳ با حضور پدیدآورنده آثار در نگارخانه بهارک افتتاح میشود.
در بیانیه هنری رویداد چنین آمده است:
«عاشق شدم.
عشق در یک نگاه، نمیدانم، شاید هم به مرور.
ولی تصمیم گرفتم بشناسمش تا خوب بتوانم عاشقی کنم.
میخواستم یاد بگیرمش.
به دنبالش رفتم و لا به لای پیچ و خمهایش گم شدم، خب از کجا باید شروع کنم، شروع و انتها چیست؟
چرا ابتدا و انتهایی نمیبینم.
نقشهایی هم متصل و هم مستقل.
تازه فهمیدم راه درازی در پیش دارم.
همه چیز را به جان خریدم تا به اینجا رسیدم. در این مسیر عشق به ریاضیات و هندسه که داشتم به تذهیب اضافه شد.
نمایشگاه «تذهیب/ هندسه/ خلاقیت»، دربرگیرنده تجربه من از اولین روزی که پانزده سال پیش نقش و نگارهایی دیدم و تصمیم گرفتم هر لحظه درون آنها غرق شوم تا به امروز است.
شاید امکان داشت بهتر از این باشد یا شاید بدتر ولی تجربه من در این سالها به اینجا رسیده.»
الناز رونقی دارای مدرک کارشناسی رشته صنایع دستی از دانشگاه علمی _کاربردی تهران است. وی طراح و خالق برند چرم حور است. همچنین، او تا کنون، در نمایشگاههای گروهی متعددی در نگارخانههای داخل و خارج از کشور شرکت داشته است. گفتنی است؛ «تذهیب/ هندسه/ خلاقیت»، نخستین نمایشگاه انفرادی هنرهای سنتی الناز رونقی به شمار میرود.
نمایشگاه انفرادی هنرهای سنتی «تذهیب/ هندسه/ خلاقیت»، از روز شنبه، ۲۲ تا روز چهارشنبه، ۲۶ دی ماه سال جاری، از ۱۷ الی ۲۰ پذیرای هنردوستان است.
نگارخانه بهارک در میدان ونک، ده ونک، کوچه شهید صابری، پلاک ۱ واقع شده است.
بازیگران نمایش «آبان» به کارگردانی محمد نوریان برای حضور روی صحنه تماشاخانه هیلاج معرفی شدند.
به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از مدیر رسانه، کاوه نورمحمدی، سپینود دلبرحساس، فائقه شلالوند و محمد نوریان بازیگران نمایش «آبان» هستند که به زودی در تماشاخانه هیلاج روی صحنه میرود.
در خلاصه داستان این نمایش که نویسندگی، تهیهکنندگی و کارگردانی آن را محمد نوریان برعهده دارد، آمده است: «آبان» سالگرد جشن ازدواج شهرام و سارا است که …»
محمد نوریان پیش از این نویسندگی و کارگردانی آثار نمایشی چون «خدا در چشمان ما» و «کسوف در میان روز» را بر عهده داشته است.
وی در تجربه اخیر خود به سراغ یک درام اجتماعی - خانوادگی رفته است تا به زودی میزبان تماشاگران باشد.
نمایش «مرگ در ساعت سگ» به کارگردانی حسین فلاح، در دو روز پایانی، دو اجرایی شد.
به گزارش ایرانتئاتر، نمایش «مرگ در ساعت سگ» نوشته فارس باقری و کارگردانی حسین فلاح دو روز پایانی اجرای خود برابر با روزهای بیستم و بیستویکم دی، ساعتهای ۱۷:۳۰ و ۱۹ روی صحنه خواهد رفت.
امیرعلی زمانیان، مرجان شکوفکی، سیاوش معمار زاده، بهار قمیشی، فواد شافعی، بهار فخرایی، حمید فتوحی و آرزو خلیلی بازیگران این نمایش به ترتیب ورود به صحنه هستند که از پنجشنبه ششم دی در کارگاه نمایش تئاترشهر میزبان مخاطبان شده است.
مجری طرح: عرفان بیگدلی، طراح صحنه و لباس: فاضل ژیان، آهنگساز و طراح صدا: پیام شهید ثالث، طراح گریم: افسانه قلیزاده، طراح نور: رضا خضرایی، ساخت تیزر: حمید باشهآهنگر، مدیر روابط عمومی، تبلیغات و رسانه: نگار امیری، طراح پوستر: محمد موحدنیا، عکاس: بیتا طیبی، دکور: حسین موسوی، دستیار کارگردان و برنامه ریز: حنا حاج جعفری، منشی صحنه: نهال مطیعی، مدیر اجرایی: سیاوش عرفانی، دستیار لباس: مرجان شکوفکی، دستیاران صحنه: فرشته بخشینژاد، حسین اژدهایی، دستیاران گریم: رها فرجی، لیمان رشیدی، گروه کارگردانی: سهیل اسماعیلزاده، زهیر اسماعیلزاده اسامی طراحان و عوامل این نمایش است.
علاقهمندان برای تهیه بلیت این نمایش میتوانند به سایت تیوال مراجعه کنند.
حمید فتوحی و آرزو خلیلی، بازیگران نمایش «مرگ در ساعت سگ» به نویسندگی فارس باقری با کارگردانی حسین فلاح هستند که هر شب ساعت ۱۹ در کارگاه نمایش تئاتر شهر روی صحنه میرود.
این دو بازیگر از نقش و چگونگی ارتباطشان با شخصیتهایی که این روزها روی صحنه زندگی میکنند، در گفت وگو با «جوان آنلاین» از تجربه ایفای نقش در این نمایش گفتند.
حمید فتوحی درباره تفاوت نقش خود در این اثر با دیگر نقشهایش گفت: برای رسیدن به این شخصیت همان راه مشترک و اصلی که پردازش نقش است را طی کردم ولی به جهت اینکه مابه ازاءهای این کاراکتر به لحاظ زمانی و مکانی در دسترس نبودند و منابع محدودی داشتم، کار کمی سختتر شد.
او ادامه داد: دستیابی به چنین شخصیتهایی که آسیبهای شدید مخصوصا روحی روانی دیدهاند و الگوبرداری از آنها، میتواند زندگی شخصی را تحت الشعاع قرار بدهد و حتی لطمات نسبیای هم داشته باشد که تا حدودی برای من اتفاق افتاد و کمی از جامعه دورم کرد و مسائل اینچنینی که شاید در آن موقع کمی آزاردهنده بود ولی وقتی به خلق این شخصیت کمک کرد و نتیجه روی صحنه ظاهر شد و مخصوصا بازخوردهایی که دیدم، خستگی را از تن و روانم برد.
به قول حضرت حافظ که میگوید: «کتاب یار پریچهره عاشقانه بکش که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند»
این هنرمند درباره چگونگی مدیریت چالشهای ایجاد شده در روند شخصیتپردازی گفت: من برای مدیریت چالشها بهطور روزانه یا چند روز یکبار از منابعی مثل مشاوره بهره بردم که بتواند من را به حالت طبیعی و شخصی خودم برگرداند.
فتوحی در پایان بیان کرد: همانطور که میدانید مرزی هست بین زندگی با نقش و زندگی شخصی بازیگر که گاهی وقتها این مرز خیلی باریک و در عین میتواند خطرناک باشد. کلید اصلی نقش ویکتور که بازی کردم «تنهایی» بود و بردن این تنهایی در زندگی روزمره برای پیدا کردن شخصیت و دستیابی به لحظات ناب میتواند در زندگی شخصی آسیب هم بزند که البته به کمک خدا و منابع دیگر این اتفاق نیفتاد و بر مبنای بازخوردها کاراکتر هم به خوبی خلق شد.
آرزو خلیلی، دیگر بازیگر این نمایش گفت: آلیس زنی است دقیقا مشابه هر زن دیگری در روزگار سخت. وقتی از بچگی در خانهای بزرگ شوی که به جای دختر بودن و عشق گرفتن باید کار کنی و کمک خرج خانه باشی و به محض کوچکترین خطایی توبیخ شده و کتک بخوری، یاد میگیری که چطور مردانه رفتار کنی.
او ادامه داد: در چنین خانهای حتی دختر بودن و زن شدن خودش به نوبه خود نوعی خطا به حساب میآید، چون به معنی نیروی کمتر برای کار و کمک به معاش خانواده است.
این بازیگر گفت: آلیس در چنین خانه و با چنین خانوادهای بارها و بارها شکسته و بارها گریسته و نهایتا یاد گرفته جز خودش همراه و پشتیبان دیگری ندارد. او باید قوی باشد؛ قرص و محکم بایستد و اصلا از خودش ضعف نشان ندهد. گریه کردن برای آلیس یعنی ضعف. هرچند که اغلب اوقات در تنهایی گریسته، اما همیشه باید این موضوع پنهان بماند.
او افزود: ازدواج با مردی که به او اظهار عشق میکند واقعا به معنی ورود به دنیای جدیدی هست. یک دنیای جدید و ناشناخته که قطعا قشنگتر از زندگی مجردی. او به ویکتور تکیه کرده و حالا پس از جنگ دیگر به شخصیت سابقش شباهتی ندارد. آلیس باید از عهده مدیریت این بحران و چالش جدید برآید.
این بازیگر بیان کرد: رسیدن به چنین نقشی که سختی است. بازیگر باید در عین محکم و با اراده بودن، نقاط ضعف شخصیت را به مخاطب منتقل کند تا و بتواند ارتباط خوبی با اثر بگیرد.
آرزو خلیلی در پایان گفت: شخصیت آلیس برای من چندان ربطی به جنگ نداشت. صرفا تلاش کردم تا عمیقترین لایههای احساسی و شخصیت یک زن آسیب دیده را پیدا کنم. زنی که برای محافظت از خودش سعی کرده است، قوی باشد.
همایش «درباره اقتصاد هنر» با حضور و سخنرانی جمعی از فعالان حوزههای هنرهای تجسمی، موسیقی، تئاتر، سینما، ادبیات، کتاب و اقتصاد، در خانه هنرمندان ایران برگزار میشود.
در این همایش که در زمره سلسله نشستهای مجله فرهنگی هنری «عصر روشن» برگزار خواهد شد، این افراد به سخنرانی خواهند پرداخت:
- جمشید حقیقتشناس، عضو و رییس پیشین انجمن هنرمندان نقاش ایران و مشاور هنری و اجرایی گالریهای خانه هنرمندان ایران
- فاضل جمشیدی، خواننده پیشین ارکستر ملی ایران، عضو و معاون پیشین خانه موسیقی ایران و عضو اتاق بازرگانی تهران
- حسین هاشمپور، کارشناس هنرهای تجسمی، با تجربه فعالیت در حراجیهای آثار هنری در عرصههای ملی و بینالمللی
- امید معلم، صاحب امتیاز و مدیر مسؤول مجله سینمایی «دنیای تصویر»، تهیهکننده و مدیر جشن «حافظ»
- احسان حاجیپور، دبیر انجمن صنفی کارگردانان تئاتر ایران و دبیر بخش تئاتر و موسیقی جشن «حافظ»
- سعید پورعلی، دانشآموخته دکتری علوم سیاسی، مدرس دانشگاه و معاون فرهنگی اجتماعی منطقه آزاد کیش در چند دوره مدیریت
نشست یادشده که با اجرا و کارشناسی علیرضا بهرامی و افسانه حسنیه، طبق روال نشستهای «عصر روشن»، با شعرخوانی و گفتوگوی جمعی از اهالی شعر و موسیقی نیز همراه خواهد بود، روز جمعه ۲۱ دی ۱۴۰۳ از ساعت ۱۷ در تالار استاد امیرخانی خانه هنرمندان ایران برگزار خواهد شد.
خانه هنرمندان ایران در نشانی تهران، خیابان طالقانی، خیابان موسوی شمالی، باغ هنرمندان، واقع است.
ایرنا - کارگردان نمایش سایه های بلند گفت: هنر تئاتر میتواند ابزاری مؤثر در کاهش آسیبهای اجتماعی باشد، چرا که این هنر زنده، مخاطب را به مواجههای بیواسطه با چالشهای روانشناختی و اجتماعی دعوت میکند.
علی سیروسیان، نویسنده و کارگردان نمایش «سایههای بلند»، روز دوشنبه در گفتوگو با ایرنا گفت: هنر تئاتر میتواند ابزاری مؤثر درکاهش آسیبهای اجتماعی باشد، چراکه این هنر زنده، مخاطب را به مواجههای بیواسطه با چالشهای روانشناختی و اجتماعی دعوت میکند. نمایش «سایههای بلند» با روایت هایی که به عمق روابط خانوادگی و تأثیر اشتباهات والدین بر سرنوشت فرزندان میپردازد، در تلاش است تا این مفاهیم را در قالبی هنری و تأملبرانگیز به مخاطبان منتقل کند.
سیروسیان با اشاره به نقش هنرمندان شهرستانهای استان تهران در این پروژه افزود: بخشی از گروه اجرایی ما از شهرستان شهریار و سایر شهرستانهای استان تهران هستند، این همکاری، نشان دهنده ظرفیتهای فرهنگی و هنری این مناطق است و امیدواریم باعث شود هنرمندان بیشتری از این مناطق به صحنههای حرفهای تئاتر وارد شوند.
کارگردان نمایش «سایههای بلند» با اشاره به استفاده از هنر نقاشی در تئاتر، تشریح کرد: نقاشی همواره تلاشی برای کشف زوایای پنهان روان انسان بوده و بستری است که مفاهیم عمیق و تلخ زندگی در سکوت رنگ ها روایت میشوند. در نمایش «سایههای بلند»، سه نقاشی معروف از تاریخ هنر جهان به عنوان نشانههایی در دل داستانها به کار گرفته شدهاند. هر اپیزود این نمایش، ضمن روایت قصهای مستقل و تأمل برانگیز، با اشارهای ظریف به این آثار، لایهای از معنا را به مخاطب منتقل میکند و او را به تأمل بیشتر درباره این نقاشیها دعوت میکند.
وی در خصوص ساختار این اثر گفت: ما در این نمایش سه اپیزود داریم که هرکدام به شکل مستقل، داستانی عمیق و روانشناختی را روایت میکنند و در هر اپیزود به یکی از نقاشیهای مشهور جهان اشاره کردهایم تا مفاهیم را به شکل نمادین به مخاطب منتقل کنیم.
او درباره اپیزود اول با عنوان امشب یک قاتل سریالی را خوردم توضیح داد: ایده این اپیزود بر اساس روابط بیمارگونه برخی والدین و فرزندان شکل گرفته است. مادری که با کنترل تمام عیار، آزادی و هویت دخترش را میبلعد. حتی انتخاب هایی به ظاهر ساده مثل غذا یا موسیقی هم از سوی مادر تحمیل میشود. این رفتارها، شبیه بلعیدن روح و اراده فرزند است و ما این موضوع را با الهام از نقاشی «ساترن فرزندش را میبلعد» اثر فرانسیسکو گویا بازتاب دادهایم. جملهای مثل «پوره سیبزمینی، گوجه و مارچوبه ... نه قارچ!» که در این اپیزود تکرار میشود، نمادی از تحمیل خواسته های والدین است. این نقاشی خشونت و نابودی ناشی از ترس والدین را تداعی میکند، و در اپیزود اول این تسلط مخرب بهشکلی مفهومی در داستان جاری شده است.
سیروسیان درباره اپیزود دوم با نام «عطسه» و ارتباطش با نقاشی «جیغ» اثر ادوارد مونک گفت: این اپیزود داستان دو برادر را روایت میکند که زندگیشان بهخاطر باورهای غلط و خرافههای والدینشان به سمت نابودی کشیده شده است. برادر بزرگ، بازیگری که روزگاری درخشان بوده، قربانی این باورها میشود و سقوط میکند. برادر کوچک که در صحنهای با مونولوگ تلخ و تأثیرگذار ظاهر میشود، این فاجعه را بازگو میکند. لحظهای که او در نور موضعی دست بر سرش میگذارد، کاملاً یادآور نقاشی «جیغ» است. این تصویر، اضطراب و پوچی حاصل از سرکوب و بیپناهی را بهخوبی منتقل میکند و بازتاب دهنده تأثیرات مخرب باورهای نادرست والدین بر زندگی فرزندان است.
او در ادامه درباره اپیزود سوم با عنوان «تفنگ پدری» و اشاره آن به نقاشی «گیتاریست پیر» اثر پیکاسو توضیح داد: این اپیزود درباره پسری است که با ترسهای موروثی و ضعفهای اخلاقی پدرش دست و پنجه نرم میکند. او خودش را مقصر مرگ مادرش میداند، اما در نهایت متوجه میشود که این چرخه ترس و ناامیدی، نتیجه انتخاب های اشتباه پدرش بوده است. صحنهای که خواننده با لباسی ژنده و گیتار به همان شکلی که در نقاشی پیکاسو دیده میشود ظاهر میشود، نمادی از این تسلسل تلخ است؛ چرخهای از اندوه، شکست و ضعف که به نسلهای بعد منتقل میشود. پیام این اپیزود این است که آگاهی و شجاعت میتواند راهی برای شکستن این زنجیرها باشد.
سیروسیان در پایان افزود: این نقاشیها به ما کمک کردند تا لایههای معنایی نمایش را غنیتر کنیم. استفاده از این آثار، فرصتی برای بازخوانی مفاهیم انسانی و اجتماعی در بستری هنری بود و امیدوارم مخاطب نیز این عمق را درک کند.
علی سیروسیان، پیشتر با نمایش موفق «گوریل پشمالو» به نویسندگی یوجین اونیل، توانست تحسین منتقدان و مخاطبان را به دست آورد. این اثر که سال گذشته در خانه هنرمندان اجرا شد، با پرداختن به تقابل طبقاتی و مفاهیم اجتماعی، تجربهای تأثیرگذار را برای مخاطبان خلق کرد. استقبال گرم از این نمایش، زمینهساز ورود سیروسیان به فضایی خانوادگیتر و در عین حال عمیقتر با «سایههای بلند» شد.
رحمت امینی در بزرگداشت هنرمند جوان فقید میلاد حاجی زاده:
میلاد را همیشه روی صحنه میبینم
مراسم بزرگداشت هنرمند جوان فقید میلاد حاجی زاده با حضور جمعی از هنرمندان سینما، تئاتر و موسیقی در آخرین اجرای نمایش «آیا آقای پوشکین از ما راضی خواهد بود؟» و در سالن هیلاج برگزار شد.
رحمت امینی نویسنده و کارگردان تئاتر که سالهای متمادی و در آثار متعدد، میلاد حاجی زاده را به عنوان دستیار کارگردان کنار خود داشت به عنوان مهمان ویژه این مراسم گفت: شاید آن اندازه که بازیگران شناخته میشوند افرادی که برای یک نمایش زحمت کشیدهاند را نشناسید. دستیار کارگردان یکی از این افراد است که اگر درست کار کند خیلی از مسائل گروه حل میشود. میلاد حاجی زاده دانشجوی جوانی بود که فقط پایان نامهاش مانده بود. او یک دستیار کارگردان سخت کوش و متعهد بود.
این کارگردان تئاتر ادامه داد: متاسفانه میلاد را در یک حادثه که در تفریح چند ساعته پیش آمد از دست دادیم. در مراسمی که چند روز بعد از درگذشتش برگزار شد گفتم که میلاد بزرگ زاده بود با سن کمی که داشت شخصیتی بزرگ داشت.
رحمت امینی مسئولیت پذیری، ادب، اخلاق حرفه ای و سخت کوشی حاجی زاده را از جمله ویژگیهای آن هنرمند جوان برشمرد و ادامه داد: من به هر تئاتری میروم او را روی صحنه میبینم. در همه حال به یادش هستم. همه جا او را حی و حاضر میبینم.
دکتر امینی در پایان با اشاره به دشواریهای اجرای تئاتر و به خصوص سختیهای گروههای پرجمعیت از دستاندرکاران نمایش «آیا آقای پوشکین از ما راضی خواهد بود؟» قدردانی کرده و بازیگران این نمایش را مورد تمجید قرار داد.
میلاد رخش بهار کارگردان این نمایش نیز در پایان اجرا از آشنایی و رفاقتش با میلاد حاجی زاده صحبت کرده و گفت: این اجرا از شب اول به میلاد حاجی زاده تقدیم کرده ام و امشب نیز به احترام رفیقی که بیش از ۱۰ سال قبل پیوند من با این نمایشنامه را کلید زد خاطراتم را مرور میکنم. اجرای این نمایش مدیون میلاد حاجی زاده است. از تمرین برجهای خاموش که با او آشنا شدم تا وقتی به عنوان بازیگر به تیم احسان زیور عالم پیوستم و تا به امروز، یادش گرامی و نامش مانا باد.
در این روز رحمت امینی، بهنود محمدیپور، میلاد بابایی، فهیم معین، آیدا آبپرور، سحر حقشناس، شیده غفاریان، بهناز تاجیک، محمد ابراهیمی و ... مهمان ویژه مراسم و اجرای نمایش بودند.
در ادامه درس گفتارهای زمستان ۱۴۰۳ پلتفرم اجوک/ایت، درس گفتار «ایده هنرمند: از تجرید تا واقع گرایی» با تدریس واحد خاکدان از روز چهارشنبه ۱۹ دی ماه ساعت ۱۸ آغاز خواهد شد. واحد خاکدان در این درس گفتار ضمن بازخوانی روند خلق فرم و پیدایش آثار خود در متن رخدادهای اجتماعی، سیاسی و فرهنگی معاصر ایران؛ درصدد است تا فرآیند خلاقه خلق آثار خود را از طریق روایتی تاریخی برای مخاطبین شرح و تبیین کند. همزمان خاکدان بعنوان یکی از مهمترین نقاشان معاصر ایران برخی از سویه تکنیکی و سبکی خلق آثار خود را برای مخاطبین این درس گفتار شرح خواهد داد. علاقمندان برای کسب اطلاعات بیشتر و شرکت در این درسگفتار می توانند با شماره های واحد آموزش پلتفرم اجوک/ایت ۲۶۴۷۰۴۹۷-۲۶۴۷۰۴۳۰ تماس گرفته و یا به وب سایت avaplatt.com/۸platt مراجعه کنند. پلتفرم اجوک/ایت در اقدسیه، خ موحد دانش، نبش خ فیروز بخش، مجتمع آوا پلت، ط هشتم واقع شده است.
نمایش «بعد از افتادن» به عنوان جدیدترین کار گروه تئاتر «لیو» از ۱۸ دی در تئاتر لبخند روی صحنه میرود.
نمایش «بعد از افتادن» نوشته روزبه کاظمی و کارگردانی حسین حسینیان از ۱۸ دی اجرای عمومی خود را در تئاتر لبخند آغاز میکند.
پیشفروش بلیت این تجربه از گروه تئاتر «لیو» در سایت تیوال آغاز و همزمان پوستر نمایش نیز منتشر شده است.
در «بعد از افتادن» مهتاب ثروتی، راحیل فلاحفر، پوریا احمدی، احسان قره داغی، حسین حسینیان، به ایفای نقش میپردازند.
مشاور کارگردان: بهنام نوایی، مدیر پروژه: رضا سامانی، طراح صحنه: حسین حسینیان، طراح نور: میلاد ابراهیمی، طراح پوستر و گرافیست: سپهر حاجیآبادی، موسیقی: علی علوی، دستیار کارگردان: دریا مهرابی، منشی صحنه: ساجده رحیمیبقا، مدیر صحنه: سحر میرین بیگلو، عکاس: باران جعفری، مدیر روابط عمومی و تبلیغات: نوید آغاز، مارکتینگ و برنامهریز تبلیغات: لیلی جعفری، دیگر عوامل نمایش «بعد از افتادن» هستند.
نمایش «اشتراکی» به نویسندگی و کارگردانی مرتضی شاهکرم قرار است زمستان ۱۴۰۳ روی صحنه برود.
به گزارش مشاور رسانهای پروژه، مرتضی شاهکرم، نویسنده، بازیگر و کارگردان تئاتر بهزودی نمایش «اشتراکی» را به صحنه میآورد.
این هنرمند که آخرین بار سال ۱۳۹۹ با کارگردانی نمایش «برونسی» در سالن سایه تئاتر شهر روی صحنه بود؛ اکنون پس از ۴ سال نمایش «اشتراکی» را کارگردانی میکند.
مرتضی شاهکرم نویسندگی و کارگردانی نمایشهای «عند از مطالبه»، «تمام من»، «نوبت یعنی بعدی» و «سانتیمتر» را نیز در کارنامه خود دارد.
شاهکرم متن نمایش «اشتراکی» را درباره یکی از جدیدترین و بهروزترین معضلات اجتماعی نوشته است.
تمرینهای این نمایش با حضور جمعی از بازیگران مطرح کشور، بهصورت فشرده آغاز شده است و زمستان ۱۴۰۳ روی صحنه میرود.
بازیگران، عوامل، محل و زمان اجرای این نمایش به زودی اطلاعرسانی میشود.
نمایش «تنبل پا زردآلو» به کارگردانی علی یدالهی در تالار هنر روی صحنه میرود.
به گزارش دفتر رسانه اداره کل هنرهای نمایشی، نمایش «تنبل پا زردآلو» به نویسندگی اردشیر صالحپور با کارگردانی علی یداللهی از روز دوشنبه ۱۷ دی ساعت ۱۷:۳۰ در تالار هنر اجراهای خود را آغاز میکند.
این نمایش که در قالب یک قصه جذاب و سرگرمکننده برای کودکان طراحی شده، با استفاده از عناصری از نمایشهای سنتی، به روایت داستانی مفرح و آموزشی میپردازد.
«تنبل پا زردآلو»؛ جدیدترین اثر گروه هنری دژاوو برای اولین بار در سبک مجلس زنانه و با نگاه به فرهنگ و سنتهای ایرانی تلاش دارد تا به زبان ساده با کمک از تصاویر و موسیقی اصیل ایرانی مفاهیم اخلاقی و اجتماعی را به کودکان و نوجوانان نشان دهد.
پریسا مُشکانی، تارا حیدری، پردیس کریمی، سپیده معصومینسب و ملیکا نخعی بازیگران این نمایش هستند.
از دیگر عوامل این اثر میتوان به بازنویسی و تنظیم برای اجرا: علی یدالهی، شاعران: آزاده فرهنگیان و امیرحسین انصافی، آهنگساز: امیر حسین انصافی، طراح حرکت: حامد نصرآبادیان، طراح صحنه: علی یدالهی، طراح لباس: آناهیتا کاشف، طراح نور: علی اشرف سماعی، دستیار اول کارگردان: پویان پوینده، دستیار دوم کارگردان: شیرین حمزه، مدیر صحنه: هلیا لوء لوء، دستیار صحنه: فاطمه بیات، نوازندگان: بهنوش بختیاری زاده(کمانچه)، مترجم زبان ناشنوایان: المیرا پارسا، ساخت دکور: قاسم انصاری شاد و ابوذر کریمی، روابط عمومی: (تئاتر کودک ببین)ریحانه مطهری، روژین ستاری و روشنک کریمی، مدیر رسانه: نگار امیری، مدیر فضای مجازی: شیرین حمزه.
علاقهمندان میتوانند برای تهیه بلیت این نمایش به سایت تیوال مراجعه کنند.
نمایش مستخدم ماشینی به کارگردانی محمد قویدل در تئاترشهر تبریز به روی صحنه میرود.
به گزارش روابطعمومی، نمایش «مستخدم ماشینی» نوشتۀ هارولد پینتر و با ترجمه غلامرضا صراف از ۱۵ دیماه در تئاترشهر تبریز اجرای عمومی میشود.
بنا بر گزارش روابطعمومی گروه، محمد قویدل،کارگردان نمایش با اعلام این خبر گفت: هارولد پینتر برای بیان دردها در درک انسان و ارتباط روحی با او از هیچ چیزی فروگذار نمیکند. او میداند که باید عصیان خود را علیه این موقعیت و شرایط غیرانسانی هویدا سازد تا بخشی از رنج تجربه بشر را در گوشهگوشه این دنیای بزرگ و بیصاحب عیان کند.
این کارگردان جوان افزود: نمایشنامه «مستخدم ماشینی» نشاندهنده بیهویتی افراد در جامعه و نمادی از ارتباطات نامفهومی است که در جامعه بین انسانها دیده میشود.
او گفت: نمایشنامه «مستخدم ماشینی» داستان دو کانگستر به نامهاى بن و گاس را روایت میکند که در یک زیرزمین زندگى میکنند و از طریق یادداشتها یا نامههایى که به دستشان میرسد، ماموریت دارند افرادى را به قتل برسانند.
محمد قویدل تاکید کرد: در «مستخدم ماشینی» که ژانر آن کمدی ـ درام است، پینتر نوعی جهان دربسته و کافکایی خلق میکند. دو گانگستر که در یک زیرزمین زندگی میکنند و از طریق دریچه سرو غذا که همان مستخدم ماشینی است با جهان ارتباط دارند.
این گزارش میافزاید سجاد جلالی و مهدی تاپدوقی بازیگران این نمایش و حسین اصل عبداللهی استاد راهنمای محمد قویدل در کارگردانی نمایش «مستخدم ماشینی» هستند.
دیگر عوامل این نمایش عبارتند از: منشی صحنه: شقایق رئیسی و الینا هاتفی، دستیار کارگردان: سعید اسلامزاده و علی صمدی، طراح گرافیک: محمد کاظمی، آهنگساز: فرهاد حقسالمی، طراح گریم: ترمه پارسا، مدیر تبلیغات: حسام کاظمی، روابطعمومی: پری اشتری، اجرای دکور: عارف ابراهیمی و امیر حاجیپور، مدیر تولید: امیررضا وکیلی، مدیر صحنه:کیا اصغری، عکاس: میلاد مجتبئی و مهسا کاوسی، اجرای نور: علی منافی.
گفتنیست «مستخدم ماشینی» به کارگردانی محمد قویدل از ۱۵ تا ۲۴ دیماه، ساعت ۱۹ در سالن قبهزرین تئاترشهر تبریز میزبان تماشاگران تئاتر خواهد بود.